یا حسین

به کجا ببرم قلبم را؟!
 دیگر در سینه ام نمی خواهد بماند
چگونه آرام کنم وجودم را؟!
دیگر نمی خواهد آرام گیرد
چشمم فراقت را دید
مغزم درک نکرد
تو چه کردی وجودم مست تو شد

یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین


شبنم شانی زاده اصلی

من مسافرم

امسال نطلبیدنم من مسافرم
امسال نطلبیدنم
آتشی افکندند بر دلم
من مسافرم
من مسافرم نمی دانم تا کی در سفرم
کربلایی ام کن تا از دنیا دل بکنم
چشمم سال هاست دوخته بر در است
با خود می گویم حتما الان دعوتنامه می آید از حرمت
حرمتم شکسته شد
جگر سوخته شد
وجودم خاکستر شد
باز چشمم به در است
دل نمی خواهد از دنیا دل بکند


شاعر شبنم شانی زاده اصلی

تقدیم به شهدا

تقدیم به شهدا
دل بسته دنیا شدند
پا روی دل ها گذاشتند
رنگ قرمز را نقش زمین و آسمان کرده اند
خدا را انکار کردند
کلام الله را پاره کرده اند
باور نداشتند رنگ قرمز جان می دهند اما دین نمی دهند
باور نداشتند با دست خالی می شود به اوج رسید


شاعر شبنم شانی زاده اصلی

بر محمد و آل محمد صل الله علیه واله وسلم فرستادم صلوات


بسم الله الرحمن الرحیم گفتم کار آغاز کردم
بر محمد و آل محمد صل الله علیه واله وسلم فرستادم صلوات گره کور داشتم باز شد
پایان یافتن مشکلاتم یکی پس از دیگری آغاز شد
بر محمد و آل محمد صل الله علیه واله وسلم فرستادم صلوات سراسر وجودم امید شد
بر محمد و آل محمد صل الله علیه واله وسلم فرستادم صلوات راهم پر نور شد
بر محمد و آل محمد صل الله علیه واله وسلم فرستادم صلوات غم و اندوه محو شد
بر محمد و آل محمد صل الله علیه واله وسلم فرستادم صلوات وجودم لبریز از عشق شد
بر محمد و آل محمد صل الله علیه واله وسلم فرستادم صلوات خالی از ترس شد
اللهم صل علی محمد وآل محمد
بر محمد و آل محمد صل الله علیه واله وسلم فرستادم صلوات موانع بر سر راهم محو شد


شبنم شانی زاده اصلی

وقتی تو هستی غم خوردن بی معنیست

باز امشب بی خواب شدم
دلم چه بی تاب شده
دیگه غمی در دلم نیست
آسمان چه آبیست
هوا چه عالیست
وقتی تو هستی
غم خوردن بی معنیست
می خندم
می رقصم
پرواز می کنم
غم خوردن به گذشته حاصل نداره
می گذرم از حال
تا برسم به آینده
وقتی رسیدم به آینده
وقتی نگریستم به گذشته
نخواهم خورد غم گذشته


شبنم شانی زاده اصلی