سلام زمستان
خوش آمدی
جان تازه می دهی به هر آدم
سرد نیستی
هستی زلال و یک رنگ

"شبنم شانی زاده اصلی"

دفتر صد برگ من
می شود ورق ورق
لوله خوکار چه زود می شود تنها


"شبنم شانی زاده اصلی"

متولد و بزرگ شده تهرانم 16 سال ساکن بابلسر شدم. چه بر سر لهجه ام آمد. دیگر حرف یومیه ام قاتی می کنم. بس که به بابل، نور، رویان و ساری رفتم.
قربانت بروم خدا جان این همه استعداد به من دادی چرا تو لهجه و گویش محلی مازندرانی من لال کردی؟!
برای بار بی نهایت امین بار دارم موزیک محلی مازندرانی گوش می دم دریغ از اینکه یه کوچولو زبان به این منطقه باز بشه.


"شبنم شانی زاده اصلی"

سلام به قلب پر حرارت و پرمهر و محببتت .بوسه بر دستان پرتوانت خسته نباشید به مغز متفکرت حتی در حال خوابیدن هم فعال است چیزهایی را به تو یادوری می کند برای انجام دادن آن برای فردا و فرداهای دیگر .

"شبنم شانی زاده اصلی"

تا کی حرف را در دل باید انباشته کرد دق کرد مرد!
تا کی بغض قاتل جانت شود !
باید سکوت را شکست از ناگفته ها سخن گفت
باید سخن گفت اما با دلیل مدرک
نباید از چیزی سخن گفت که هیچ سند و مدرکی وجود ندازد حتی در خلوت گاهت با خدا
نگران این نباش که در دنیا شاهد فیزکی نداری به همین خاطر حقت را ناحق کردند بدان تو خدا را داری
به دنبال خدا نگرد او در وجود توست
به وجودت رجوع کن حتما خدایی که در درونت است کمکت خواهد کرد را روشن و درست را به تو نشان خواهد داد .
درد وجودت را در دادگاه الهی نزد قاضی الهی بگو
بهترین وکلای توامام ها و شهدا هستند کارها را به انها و خدا بسپار
مطمئن باش اگر مستحق گرفتن حقت باشی خدا ذره ای نخواهد گذشت تمام کمال حقت را به تو باز خواهد گرداند .


" شبنم شانی زاده اصلی"